به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، همزمان با روزهای منتهی به روز جهانی محیط زیست شاهد وقوع طوفانهای شدید با همراهی ریزگردهای بیابانی در مناطق مختلف کشور از جمله استان خراسان رضوی بودیم، این طوفانها منجر به ایجاد خسارتهای عمیق اقتصادی و زیستمحیطی به منطقه شرق کشور شد که برای جبران آنها باید هزینههای بالایی از سوی دولت و ملت پرداخت شود.
از نگاه علمی ریزگرد یا گرد و غبارهای همراه با پدیده باد، تودهای از ذرات جامد ریز غبار است که در جو پخش شده و دید افقی در حدود یک و دو کیلومتر محدود میکند و برای بیماران تنفسی به شدت زیانآور است.
متأسفانه در ماههای اخیر منطقه جنوب خراسان رضوی بهصورت محدود شاهد وقوع پدیده ریزگرد در جو بود اما در هفته اخیر ادغام این پدیده با بادهای پرسرعت موجب ایجاد تلفات سنگین در این خطه شد.
برای ریشهیابی این بحران زیستمحیطی ابتدا باید به بررسی علل و عوامل زمینهساز آن پرداخت که در این مورد فرسایش بیرویه خاک در سالهای گذشته سرچشمه اصلی ریزگرد در ایران منبع باد شمال بود زیرا این جریان هوا که از خرداد تا اواخر شهریور فعال است، در شمال منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا(MENA) شکل میگیرد و با گذر از کوههای ترکیه و شمال عراق، بهسمت بیابانهای خشک عراق و سوریه حرکت کرده و تا حوزه خلیج فارس و رسیدن به آبهای آزاد پیش میرود.
متأسفانه جریانهای خشک هوای عربستان و عدم توجه به مباحث محیط زیست و بیابانزدایی در کشور عراق خصوصاً در سالهای پس از اشغال توسط نیروهای ائتلاف جهانی به رهبری ایالات متحده باعث خشک شدن بسیاری از باتلاقهای عراق و ایجاد نواحی غبارساز شده است.
در طول زمان و با تشدید شدن فرایند خشکسالی در جنوب شرق و شرق ایران، زمینه جدید تولید ریزگردها از کویر مرکزی ایران و سیستان و بلوچستان و سایر همسایههای شرقی شکل گرفت که زمینه را برای تبدیل شدن این بحران زیستمحیطی به یک تهدید ملی مهیا کرده است.
برای درک و ریشهیابی بحرانهای زیست محیطی از جمله طوفان ریزگردهای اخیر بایستی با دیدگاه روانشناسی اجتماعی مبتنی بر آموزههای الهی به این حوزه پرداخت زیرا مشکلات زیستمحیطی امروز کشور ما و جهان بیشتر رفتاری و فرهنگی و برخواسته از عدم توجه به آموزههای الهی است تا حاصل رشد تکنولوژی و صنعتی شدن جوامع انسانی؛ گرچه بی شک مورد اخیر نقش مؤثری در تخریب محیط زیست داشته است، ولی باورها و ارزشهای افراد، هنجارهای فرهنگی و نهادهای اجتماعی فاصله گرفته از تعالیم الهی، این فعالیتها را هدایت میکنند لذا اهمیت بیشتری دارند.
در واقع با مقدمه ذکر شده، اکنون این سؤال مطرح میشود که چگونه ارزشهای فردی و اجتماعی غیرالهی موجب شکلگیری رفتار مخرب نسبت به محیط زیست شده است؟
باید پذیرفت علت نابودی گام به گام منابع زمین، میلیونها تصمیمی است که روزانه در سطوح فردی، سازمانی و ملی توسط مردم، مسئولان و تمامی برنامهریزان جامعه گرفته میشود، البته برخی متفکران معتقدند مشکلات انسان در زمین مانند مشکلات زیستمحیطی، حاصل تضاد منافع فردی و اجتماعی است که آن را «تراژدی جمعی» نام نهادهاند.
با یک نگاه کلنگر بهنظر میرسد غالب مردم به اثری که روی محیط میگذارند، اهمیت میدهند و در مجموع باور دارند که بایستی منابع زمین را به همان گونه که به ارث بردهاند، برای نسل آتی نیز به ارث بگذارند ولی متأسفانه رفتار فردی و جمعی آنها با این باور مغایرت فاحشی دارد.
بهعنوان مثال همه ما انسانها به اهمیت نقش جنگلها و درختان در محیط طبیعی آگاهیم اما با این حال شاهد هستیم افرادی به دلایل شخصی و فردی با تخریب این سرمایههای طبیعی منافع فردی را بر منافع کلی و اجتماعی اولویت میبخشند با اینکه باور دارند مشکلات حاصل از این زیادهخواهیها سرانجام گریبان آنها را نیز میگیرد.
در حقیقت با توجه به نگرانی گسترده جهانی که در مورد محیط طبیعی وجود دارد و با توجه به آموزههای متعدد الهی و دینی در حوزه حفظ طبیعت و منابع موجود در آن، رفتار انسان با محیط زیست، همچنان شکل تخریبی دارد، یعنی متأسفانه علیرغم اینکه افراد میدانند و باور دارند که چه باید انجام دهند ولی در نهایت بر اساس آنچه که میخواهند تصمیم میگیرند و به محیط زیست صدمه میزنند.
در حقیقت، یک شکاف بین آنچه که میخواهند انجام دهند و آنچه که باور دارند باید انجام دهند، وجود دارد، برای درک این موضوع باید به ریشهیابی بحران اخیر و موضوع طوفان ریزگردها پرداخت زیرا درک این موضوع موجب آشنایی ما با مفهوم تراژدی عمومی میشود.
همانگونه که در ابتدا عنوان کردیم، با وقوع خشکسالی در کشور و کاهش سطح بارندگیها شاهد حذف منابع سطحی آب از چرخه طبیعی تأمین آب شرب بودیم که این امر افزایش نامعقول سطح برداشتها از منابع زیرزمینی را در پی داشت به عبارتی تلاش برای کنترل خارج از چرخه طبیعت منابع آبی و بهرهگیری بیش از حد از این ذخایر طبیعی موجب کاهش شدید پوشش گیاهی در دشتها و بیابانها شد که این عامل، زمینه فرسایش خاک را در این مناطق فراهم کرد.
تبدیل شدن منابع زیرزمینی آب از یک سرمایه ملی به یک سرمایه شخصی و قرار گرفتن آن در تحت کنترل سرمایهداران موجب شد تا عدهای با برداشت بیرویه از این منبع الهی و کسب ثروتهای فراوان، موجبات تخریب محیط زیستی که نیازمند به منابع حداقلی آب است را مهیا کنند در حالی که بارها در روایات و منابع دینی و الهی به انسانها درخصوص بهرهگیری عادلانه از طبیعت تأکید شده است.
در حقیقت انسان با ترجیح دادن منافع شخصی بر منافع عمومی موجب شد تا کویرزایی در مناطق گرم و خشک کشور بیش از گذشته شدت یابد و موجب شود تا با وزش جریانهای طبیعی هوا، ذرات خاک بهصورت شناور در هوا به مهمترین تهدید زیست محیطی منطقه تبدیل شوند و طی تنها چند ساعت موجب ایجاد رعب و وحشت عمومی و تحمیل میلیونها تومان خسارت به زیرساختهای تمدن بشری شود.
بر این اساس میتوان گفت فاصله گرفتن از تعالیم الهی عامل تبدیل شدن جهان آباد به برزخ الهی است که طوفان اخیر نیز بیانگر نتیجه عمل به نبایدهای الهی بود، طوفانی که اهمیت حفظ محیط زیست را برای مردم دوچندان کرد.
حال باید منتظر بود که در روزها و ماههای آتی هموطنان آسیب دیده از این بحران طبیعی چگونه به برخورد خود با طبیعت پیرامونشان ادامه خواهند داد، آیا همانگونه که در آیه 127 سوره طه آمده است: «وَکَذَلِکَ نَجْزِی مَنْ أَسْرَفَ وَلَمْ یُؤْمِن بِآیَاتِ رَبِّهِ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَأَبْقَى، و این گونه هر که را به افراط گراییده و به نشانههاى پروردگارش نگرویده است، سزا مىدهیم و قطعاً شکنجه آخرت سختتر و پایدارتر است»، تمام مردم سرزمین ما باید قربانی زیادهخواهیهای عدهای محدود و سودجو نسبت به منابع طبیعی و محیط زیست ملی کشور شوند؟
برای پاسخ به این سؤال و جلوگیری از تکرار این فجایع زیست محیطی باید به علمای فرهیخته دین رجوع کرد و از آنها دعوت کرد تا با بصیرتافزایی در حوزه حفظ منابع طبیعی از نگاه دین و قرآن، زمینه را مشارکت مردم در حفظ این سرمایه الهی مهیا کنند.
نوید کمالی ـ محقق و پژوهشگر